گفتوگوی خواندنی با کامبیز دیرباز/ بعد از ۱۵ سال نقش منفی بازی کردم/ «آقازاده» از خط قرمزها عبور کرده است
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۶۹۶۰۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از «تب سرد» تا «نابرده رنج» و «در چشم باد» تا «میکائیل»، «پشت بام تهران» و «زیر پای مادر» همگی سریالهایی بودند که ایفاگر نقش اصلی آنها الان بعد از سالها بازیگری وارد عرصه اجرا شده است.
درست است که امروزه اغلب بازیگران و خوانندهها از کار حرفهای خود دست کشیدند و به سمت اجرا یا کارهای اینچنینی رفتند اما این دلیل محکمی برای حضور بازیگران در عرصه دیگری نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کامبیز دیرباز که در این سالها یکی از بازیگران پرکار در تلویزیون به شمار میرود، به تازگی اجرای برنامه «دست فرمون» به تهیه کنندگی محمود محمودی را به عهده دارد. برنامهای که علاوه بر وجه سرگرمی، به فرهنگسازی در آموزش و قوانین رانندگی نیز میپردازد. با دیرباز که این روزها علاوه بر اجرای «دست فرمون»، مشغول بازی در اولین سریال خود در شبکه نمایش خانگی به نام «آقازاده» است، گفتوگو کردیم.
**آقای دیرباز از بازیگری تا اجرا چه مسیری را طی کردید؟
- در مورد مسیر من در بازیگری هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است و من همچنان بازیگر هستم. در تمام دنیا به همین شکل است و اغلب بازیگرهایشان در کنار بازیگری، اجرا هم می کنند اما نمی دانم چرا در ایران اگر یک بازیگر بخواهد به ژانرهایی مثل اجرا نزدیک شود همه چیز برای مخاطب ما عجیب و غریب می شود چراکه مرسوم است بازیگر، تا آخر عمرش فقط بازی کند.
سالها پیش نقش اصلی سریال میکائیل را که پلیس هم بود بازی کردم. حالا سوالی دارم و آن هم اینکه اگر نقش یک پلیس مثل میکائیل را بازی کنم و اتفاقا هر شب در هفته نیز از تلویزیون پخش شود، آیا شما باز هم می پرسید که چرا نقش پلیس بازی کردید؟ برای روشن تر شدن موضوع بهتر است فرض کنید سریالی به نام دست فرمون در حال پخش است و من به جای پلیس، نقش مجری را ایفا میکنم. آیا این اشکالی دارد؟ من در این مسابقه در حقیقت دارم نقش یک مجری را بازی میکنم.
** اتفاقا جنس بازی و اجرای شما در این مسابقه کاملا منطبق روی شخصیت و نوع کلام شما است.
-شما میتوانید من را به چالش بکشانید که بگویید داری بد اجرا یا بازی میکنی و یا اینکه چرا با وجود عدم توانایی در اجرا به این حیطه ورود پیدا کردی اما اینکه من استاندارهایی را رعایت کردم و دارم انجام میدهم جزو ویژگیهای من است نه جزو ضعف من. مثال دیگری میزنم درست نیست از فردی که پیانو میزند ایراد بگیریم که چرا ساز دیگری را غیر پیانو مینوازی؟ چراکه حتما مهارتش را داشته است و جزو ویژگیهای ذاتیاش بوده است در کنار اینکه ساز تخصصیاش پیانو است. اگر من اجرای بدی در این مسابقه دارم صحبت شما درباره اینکه چرا از بازی به سمت اجرا آمدید درست است در غیر اینصورت باید بگویم از توانمندی یک بازیگر است که بتواند اجرا بکند.
**یکی از دلیلهای انتخاب شما به عنوان مجری یک برنامهای که منحصرا درباره ماشین و رانندگی است به علاقه شخصی خودتان به این حوزه برمیگردد و اگر هر بازیگر و یا مجری دیگری به جای شما در این مسابقه در قالب مجری قرار میگرفت به اندازه شما نمیتوانست با چنین فضایی کنار بیاید.
-دقیقا درست میفرمایید اما در این سالها که به طور متمرکز بازی می کردم پیشنهادهای فراوانی در حوزه اجرا داشتم که هیچکدامشان برایم جذابیت آنچنانی نداشت که بخواهد به سمت اجرا ترغیبم کند، اما پیشنهاد اجرای دست فرمون قطعا یکی از پیشنهادهایی بود که به دلیل علاقه شخصی خودم به موتور و ماشین که بیس اصلی این برنامه است، دوست داشتم قبولش کنم. شاید این را بدانید که ۲۵ سال است که موتور سوار و ماشین سوارم.
** نوع اجرایی که شما برای این برنامه انتخاب کردید با سبک و ساختار این برنامه همخوانی دارد.
روز اولی که خدمت آقای احسانی رفتم گفتم که من اجرا بلد نیستم. البته نه که بلد نباشم منظورم این است که برای مثال اگر به من بگویند نقش احسان علیخانی را بازی کن، در ابتدا اجراهای او را میبینم و بعد از آن کپی برداری میکنم و سعی میکنم دقیقا شبیه به علیخانی اجرا کنم. اما این به درد نمیخورد چراکه می توانستند خود آقای علیخانی را برای این کار بیاورند.
من در این برنامه میزبان هستم نه مجری. در یک جاهایی بیشتر از بچهها هیجان دارم و منتظرم تا به پیست بروند اما اگر یک روز برنامه دیگری پیشنهاد شود که در حوزه موتور و ماشین نباشد شاید به چشم دیگری به آن نگاه کنم. در سینما امیر جدیدی در فیلم عرق سرد نقش مجری را بازی کرد و کسی هم به او نگفت چرا نقش مجری را بازی کردی؟ خودم احساس نمی کنم که اجرایم مخاطب را آزار دهد.
** «دست فرمون» تا هر زمانی که ادامه داشته باشد شما هم همراه برنامه خواهید بود؟
- اگر خدا بخواهد و تماشاچی من را بپذیرد، علاوه بر دست فرمون، در سینما و تلویزیون هم میمانم. اگر مخاطب من را دوست داشته باشد من هم کار میکنم و معتقدم اگر تماشاچی بازیگر را نخواهد، بازیگر دیگر از میدان به در میرود.
** این برنامه از نظر فرهنگسازی چه هدفی دارد؟ چراکه برای من نوعی یا شرکت کننده های برنامه تصنعی است.چراکه این افراد با دیدن مجری و دوربین و ... ممکن است استرس داشته باشند و در نتیجه بیشتر برای مخاطب در خانه هیجان داشته باشد.
- ما هر شب ۴ شرکت کننده داریم اما این همه تشکیلات راه نمیاندازیم برای این تعداد محدود، بلکه هدف اصلی بیننده های ما هستند و آن ۴ نفر در هر قسمت میشوند همکار ما و به ما کمک میکنند تا این فرهنگ سازی انجام شود. ما باید بازخوردها را از مردم ببینیم نه از آن ۴ نفر.
** در حال حاضر فضایی ایجاد شده که بتوانید از مخاطبین برنامه بازخورد بگیرید؟
- الان خیلی زود است چونکه فقط ۱۲ برنامه پخش شده داریم و درست نیست اگر بخواهیم از الان به فکر تاثیرگذاری این برنامه روی مردم باشیم و توقع داشته باشیم یک برنامه بخواهد جریان سازی در فرهنگ رانندگی مردم ایجاد کند. واقعا هم اینطور نیست که یک برنامه بتواند جریان سازی رانندگی مردم یک کشور را تغییر دهد. تنها کاری که از دستمان برمیآید این است که از طریق دعوت و حضور مهمان های چهره بتوانیم حرفهایی از زبان آنها برای طرفداران شان بزنیم و اگر تعدادی از اینها به حرف ما گوش دهند ما برنده هستیم و به نظرم نباید اینطور برداشت کنیم که اگر این برنامه نحوه رانندگی مردم را تغییر داده پس بُرده است. دست فرمون در اصل نوعی سرگرمی برای مخاطبان است که در کنارش از این فرصت استفاده میکنیم تا حرفهایی درباره فرهنگ سازی رانندگی هم بزنیم.
** زمانیکه در «میکائیل» بازی میکردید موضوع موتور سواریتان پررنگ شده بود و اینطور که پیداست موتور را بیشتر از ماشین دوست دارید.
- بله، اما از زمانی که دختردار شدم، در موتور سواری خیلی به قوانین پایبندتر شدم و بدون کلاه ایمنی روی موتور نمینشینم. اما در جاهایی که مجبور باشم مثل سرمای هوا با ماشین تردد میکنم.
** موتور را به خاطر هیجان بالایی که دارد بیشتر دوست دارید؟
- بله، موتور وسیله راحتتر و کم جا تری است و هیجان بیشتری هم به نسبت ماشین دارد و وقتی سوار موتور میشوم فقط خودم هستم و خودم. از مزایای موتور این است که به نسبت ماشین باید شش دانگتر رانندگی کنید. اگر قرار است با ماشین چهار دنگ حواست را بگذاری با موتور باید کل حواست به رانندگی باشد و در این سالها امکان ندارد وقتی با موتور از خانه خارج میشوم نگویم خدایا به امید تو، اما وقتی سوار ماشین میشوم شاید این جمله را فراموش کنم و این هم به خاطر تفاوت امنیتی است که این دو وسیله نقلیه با هم دارند.
** اما موتور ۲۵۰ و ۱۰۰۰ که در فیلم سینمایی «اخراجیها ۱» داشتید موتوری بود که هر کسی نمیتوانست با آن رانندگی کند.
- شاید مسعود ده نمکی ویژگیهای شخصیتی من را میشناخت و این را میدانست که باید بازیگری را برای این نقش انتخاب کند که بلد باشد با آن موتور براند. اما در همان زمان هم بیشتر از هر چیز شباهت چهره و نوع بازیم برای ده نمکی مهم بود.
** چقدر در حضور مهمانهایی که به «دست فرمون» دعوت میشوند، دخیل هستید؟
-در اصل دعوت از مهمان، تعاملی است بین من، کارگردان و تهیه کننده. به هر حال برنامه ما قرار نیست در همین ۵۰ قسمت تمام شود و نگاه بلند تری داریم و این نگاه از سمت مدیران شبکه تا برنامهساز است. تمام عزیزانی که در حوزه ورزش، هنر و خوانندگی هستند یک روزی مهمان دست فرمون میشوند، اما با اولویت بندی. مثل احسان روزبهانی که برای مردم کشف نشده بود و بازخوردهای خوبی داشت.
** این امکان وجود نداشت که برای ضبط این مسابقه به پیست ورزشگاه آزادی بروید؟
- ما پیست را ساختیم، اما در ورزشگاه آزادی یک پارکینگ را پیست کردند و این پیست با پیست ورزشگاه آزادی قابل مقایسه نیست، حتی برای این پیست زمین را آسفالت کردند.
** قرار است از این پیست در آینده استفاده دیگری شود؟
- فعلا برای دست فرمون است و نمیدانم بعدا قرار است برای جای دیگری استفاده شود یا نه.
** شما مدتی است که در سریالی برای شبکه نمایش خانگی نیز به ایفای نقش پرداختید. در «آقازاده» به کارگردانی بهرنگ توفیقی نقشتان چیست؟
- قطعا نقش خود آقا زاده را در این سریال ندارم و نقشی که ایفا میکنم بسیار متفاوت از همه نقشهایی است که تا به حال بازی کردم، متفاوت و گول زنک و بعد از حدود ۱۵ سال در قالب نقش منفی ظاهر شدم. آقازاده ویژگیهای منحصر به فردی دارد و عنقا در این سریال به واسطه حضور در شبکه نمایش خانگی توانسته از خط قرمزها عبور کند.
** قطعا پیشنهادهایتان در قاب تصویر و بالاخص تلویزیون کم نیستند. اما سوالی وجود دارد و آنهم اینکه چه اتفاقی شما را به سمت بازی در شبکه نمایش خانگی سوق داد؟
اساسا اینطور نیست که بخواهم تصمیم بگیرم از چه بازه زمانی تا چه بازه زمانی در شبکه خانگی باشم و بعد از آن به تلویزیون بروم. زمانهایی که پیشنهاد تلویزیون و شبکه خانگی دارم حرف اول و آخر را فیلمنامهای میزند که پیشنهاد میشود. ممکن است چهار سال پشت سر هم در تلویزیون پیشنهادهای جذاب داشته باشم مثل میکائیل، پشت بام تهران و زیر پای مادر و دقیقا در چهار سال متوالی در تلویزیون سریال بازی کردم و در هر کدام از اینها نقش اصلی بودم.
هر سه این کاراکترها برایم بسیار جذاب بودند و موازی شدند با مقطعی که اغلب فیلمنامهها کاراکتر محور نبودند. یادم است تمام فیلمنامههای آن زمان، چهار پنج نقش اصلی داشتند و تا پایان هم متوجه نمیشدید کدام نقش اصلی است؟ و خیلی هم برای مخاطبان جذاب بود. مثل ابد و یکروز که همه شخصیتها قصه را با خود پیش میبردند و در پایان مخاطب متوجه نمیشد قصه، قصه کدامیک از این آدمها است؟ اما خب سلیقه من این شکل بود که در این سالها به دنبال فیلمنامههای قهرمان محور بودم.
مثل میکائیل که آنقدر قهرمان است و آنقدر قصه اصلی برای او است که اسم سریال، اسم شخصیت میکائیل است و قصه، قصه او است. یا زیر پای مادر که اگر اسمش را برمیداشتید شاید خلیل کبابی را برایش انتخاب میکردید، کما اینکه در زمان پخش این سریال خیلیها میگفتند پای تلویزیون بنشینیم و خلیل کبابی ببینیم و همه اینها از محوری بودن این کاراکتر میگوید. همان زمان اصلا به این فکر نمیکردم که چهار سال است در تلویزیون بازی میکنم و این برایم مهم بود که کاراکتر مورد علاقهام را بازی میکنم.
** در سینما چطور؟ کاراکتر محوری نداشتید؟
- اگر هم در آن چهار سال پیشنهاد سینمایی داشتم، کاراکتر پیشنهادی به اندازه مجموعههای تلویزیونیام محوری نبوده است. نزدیک 7 ماه مشغول بازی در سریال زیر پای مادر بودم و در این مدت هم اغلب همکاران و دوستان میدانستند که کار دیگری انجام میدهم، اما در فواصل بین کارها اگر پیشنهادی بود پیشنهاد خیلی خوبی نبود.
** یعنی در این چند سال برای قبول نقشی که بازی میکردید، صرفا نقش اصلی برایتان مهم بود؟
- ایدهآلم نقش اصلی بود. البته باید این را هم بپذیریم که سریالهای مدرن از این ماجرا فاصله گرفتند برای مثال همین سریال آقازاده جزو سریالهای مدرنی است که در خارج از کشور هم مخاطب فراوانی خواهد داشت.
** سریالهای خارجی را دنبال میکنید؟
- بیشتر از اینکه فیلمهای خارجی ببینم، سریالهایشان را میبینم و در آنجا هم روال به اینصورت است که قصه اصلی روی یک قهرمان نمیچرخد. برای مثال قلب یخی حامد عنقا هم به این شکل بود که قصه از دوش یک کاراتر به دوش یک کاراکتر دیگر منتقل میشد. در آقا زاده هم به همین شکل است و قصه، قصه یک نفر نیست و مخاطب مدام شاهد رخ دادن اتفاقهای جدید است. حتی انتخاب بازیگران هم تکلیف مخاطب با قصه را روشن میکند و معتقدم قصهای که به خوبی در هم تنیده میشود و هر فردی وظیفه خودش را در آن انجام میدهد، قصه جذابی خواهد شد. بنابراین اصلا اینطور نیستم که بگویم یا کاراکتر قهرمان محور بازی میکنم یا اصلا بازی نمیکنم.
** شما تا به حال با بهرنگ توفیقی دو تجربه سریال داشتید. بخشی از قبول این پیشنهاد هم به خاطر همکاریهای سابق بوده است؟
- سالها است که با بهرنگ توفیقی دوست و همکار هستم و در دو سریال او بازی کردم و همچنین قلم حامد عنقا را خیلی قبول دارم و به همین خاطر باعث شد تا در این سریال از ایده آل خودم که بازی در نقش محوری بود فاصله گرفتم و گفتم که یکبار هم که شده سریال مدرن را تجربه میکنم. حتی سریال نهنگ آبی به کارگردانی فریدون جیرانی هم در این سبک ساخته شد و خیلی از سریالهای دیگر که دارند به این روش تولید میشوند.
** اما مدتی است که سطح کیفی سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی تولید میشوند، پایین آمده است؟
-بله، اما اینکه موفق هستند یا نه بحث دیگری است. اما تا جایی که میدانم بسیاری از این سریالها دیگر کاراکتر محور نیستند، حالا میتوانند سریالهای موفقی باشند یا نه.
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: آقازاده کامبیز دیرباز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۶۹۶۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آرنه اسلوت؛ قمار بزرگ، سیاه یا قرمز؟
امیرحسین صدر پس از تماشای بازیهای فاینوردِ آرنه اسلوت در ورزشگاه کایپ، تحلیل مفصلی درباره سرمربی تازه لیورپول ارائه داده است
اختصاصی طرفداری | جایگزینکردن مربی موفقی که جای پای خود را در تمامی سطوح محکم کرده در دنیای پر تنش فوتبال امروز کار بسیار دشواری است. استایل و سبک و شیوه بازی تیم، نتایج، کسب جامها یا عدم موفقیت در بهدستآوردن آن، ارتباط با بازیکنان، هواداران و مالکان و... روزی نیست که آسودگی خاطر داشته باشید.
شغلی است که ۲۴ ساعت زیر ذرهبین مطبوعات، رسانهها و طرفداران خودی و مخالفان هستید. جایگزینی مربیان قمار بزرگی برای صاحبان باشگاههاست. چیزی که برای، منچستریونایتد ۱۰ سال بعد از بازنشستگی الکس فرگوسن و پاروکردن جوایز هنوز معضل بزرگی محسوب میشود. یونایتد هرآنچه را که باید امتحان کرد، از مربیان موفق و باتجربه و معروف، تا بازیکن سابق تیم و مربیان جوانتری که استعداد و پتانسیل خود را نشان داده بودند.
بااینحال شرایط آنها با مربی هلندی خود اریک تن هاگ بعد از ۲ سال آشفتهتر از پیش به نظر میرسد. اینک همسایه شمالی یونایتد بعد از ۹ سال مجبور است بعد از تصمیم خروج سرمربی بسیار محبوب خود در پی یافتن فرد جدیدی در این پست باشد. هیچکس نمیداند انتخاب سرمربی جدید با موفقیت همراه خواهد بود یا خیر. در دنیای فوتبال هیچچیز تضمین شده نیست. عوامل بسیاری در موفقیت یا عدم موفقیت مربی جدید نقش بازی خواهد کرد. حتی شانس و بخت خوش.
بعد از اعلام خبر، طرفداران لیورپول بلافاصله در مورد ورود مربی جدید خود اختلافنظر پیدا کردهاند. برخی به دلیل «سبک هجومی» از او تعریف کردهاند، اگرچه شخصاً باور دارم، بسیاری از این افراد حتی به تماشای یک بازی ۹۰ دقیقهای تیم فعلی او ننشستهاند، آنها مربی فاینورد روتردام را مربی خوبی میخوانند و برخی دیگر ادعا میکنند که او تا ماه فوریه هم دوام نخواهد آورد.
اما آنچه مسلم است، موفقیت در اردیویسه، لیگ فوتبال هلند و رقابتهای درجه دوی اروپا، به هیچ شکل قابلمقایسه با لیگ برتر و لیگ قهرمانان نیست. فشار و مسئولیتها قابلقیاس نیست و رویارویی با هواداران و مطبوعات در سطح متفاوتی قرار دارد.
لیورپول موفق نشد انتخاب اول خود را به تور بیندازد. ژابی آلونسو بازیکن سابق لیورپول و مربی فعلی بایرلورکوزن، قهرمان زودهنگام بوندسلیگا تصمیم گرفت در آلمان بماند. احتمالاً او بهترین گزینه موجود بود و باتوجهبه سابقه درخشان خود بهعنوان بازیکن میتوانست بهراحتی هواداران را آرام کند و آغازی بیدردسرتر داشته باشد. درحالیکه صحبتها در مورد احتمال الحاق روبن آموریم از اسپورتینگ لیسبون سرد شده بود، لیورپول نگاهش را معطوف شهر بندری روتردام کرد.
انتصاب آرنه اسلوت هلندی، پیش ازآنکه پایش را به آنفیلد بگذارد، اختلافنظرهای زیادی را موجب شده است. به هر شکل مسئولان کارکشته لیورپول با فاینورد به توافق رسیدهاند و باشگاه مرسی ساید غرامتی برای بهدستآوردن مربی فاینورد برای جانشینی کلوپ تقبل کرده است. این توافق شامل انتقال سیپکه هالشوف، دست راست اسلوت، و روبن پیترز خواهد بود.
اسلوت مردی است که هواداران تاتنهام کموبیش آشنایی بیشتری با او دارند. یک سال پیش پس از کار خوب او در فاینورد، اسپرز به دنبال جایگزینی برای آنتونیو کونته بود. بااینحال، پیچ موجود در قرارداد و پول پرداختی برای در اختیار گرفتن او باعث شد اسپرز از خیر مربی ٤٥ ساله بگذرد. اسلوت در فاینورد ماند و قرارداد جدیدی امضا کرد.
امیرحسین صدر
27 آوریل ۲۰۲۴
طی چند فصل گذشته، بازی بارهاوبارها فاینورد اسلوت را به لطف علیرضا جهانبخش در استادیوم کایپ De Kuip, دیدهام. باید اقرار کنم در ٩٠٪ مواقع از حضور در استادیوم پشیمان بودم و به تماشای بازی دیگری در موبایل خود رضایت دادم. سختگیری من به آنچه هر بار شاهد آن بودم احتمالاً به توقعات بی جای من باز میگردد. به هر شکل اسلوت از مربیان خوب و جوان این روزهای هلند بهحساب میآید، و این در حالی است که این روزها مربیان هلندی دائماً در تلاشهای خود در قاره عقیم میمانند. اریک تن هاخ نمونه اخیر، بارز و زنده آن است. شباهت این دو با سری طاس از نسل جدید مربیان هلندی بیاختیار خیلی از دوستداران قرمزها را نگران میکند.
کاش اینقدر شبیه هم نبودند!لیورپول و لیورپولی ها احتمالاً صبری را که یونایتدیها به هموطن او در اولدترافورد نشان دادهاند نخواهند داشت. بهرغم موفقیت نصف و نیمه در هلند، هواداران لیورپول نگراناند، آرنه اسلوت چه چیزی را به ارمغان میآورد. آیا میتواند جای پای بسیار بزرگ و عمیق بهجامانده کلوپ را پر کند؟ سرمربی با جذبه بسیار، کاریزمای بیاندازه، و محبوب و مردمی! آنها نگاهی به بزرگترین رقیب قدیمی خود منچستریونایتد خواهند انداخت و بهوضوح میبینند چگونه اریک تن هاخ حتی پس از تأثیرگذاری در آژاکس، حالا برای بقای خود در تلاش و مبارزه بیثمری است.
اما باید تأکید کنم، اسلوت یک مربی پیشرفته امروزی است که با امکانات کم و بازیکنانی که در سطح جهانی نیستند سعی در نمایش فوتبالی هیجانانگیز بر پایه حمله و یورش دارد و اگر قرمزها خوششانس باشند و دروتخته با هم جور شوند، این برای لیورپول میتواند یک تصمیم و قرار زیرکانه باشد. ازآنچه طی صعود او در فوتبال هلند بهعین دیدهام، رویکرد او به مدیریت تیم باانرژی تعریف میشود، یک سبک پرسینگ، پر نیرو، با اُکتین بالا. سبکی که یورگن کلوپ با برند فوتبالی «هویمتال» آن را معروف کرد.
خوب، ازاینحیث و روی کاغذ شاید جای نگرانی نباشد، اصول و پایه تیم تغییر چندانی نخواهد داشت درحالیکه بالطبع چاشنی و ادویهجات تا حدی کموزیاد خواهد شد. اما کارشناسان فوتبال هلند بارها او را به پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی تشبیه کردهاند و از هیچکس پنهان نیست اسلوت از طرفداران پرشمار سرمربی اسپانیایی است که پایه قضاوت خوبی و بدی بهحساب میآید.
یکی از روزنامه نگاران مشهور هلندی قبل از انتقال اسلوت به لیورپول، گفته بود:
او مربی واقعاً خوبی است. من ۴۰ سال است فاینورد را دنبال میکنم. از زمان یوهان کرویف در آژاکس در دهه ۱۹۸۰، مربی ای تا این حد تهاجمی در لیگ هلند وجود نداشته است. کرویف فقط چند شاگرد داشت که کاملاً از او پیروی کردند، یکی از آنها پپ گواردیولا بود. بر اساس همه چیزهایی که در دو سال گذشته دیدهام بهجرئت میتوانم بگویم اسلوت مربی به سبک گواردیولا است.
آیا اسلوت به مکتب کرویف تعلق دارد؟اسلوت آنقدر خوب بود که هواداران فاینورد نمیتوانستند آنچه را که در این مدت دیده بودند، باور کنند. حالا آنها هم در ناراحت از وداع سرمربی خود هستند. اسلوت ترجیح میدهد از سیستم ۴-۲-۳-۱ یا ۴-۳-۳ استفاده کند و متکی بر مالکیت توپ است و این هم در تناسب با تیم فعلی لیورپول است.
او میل شدیدی به بازپسگیری توپ در سریعترین زمان ممکن را دارد. سال پیش، فاینورد با تکلهایی که در یکسوم پایانی حریف به دست آورد، به مقام قهرمانی اردیویسه دستیافت. اسلوت دوست دارد تیم با دو هافبک نگهدارنده بازی کند، درحالیکه انگیزه هجومی همه تیم با بازیکنان نفوذی از هر دو جناح موقعیتها را برای مهاجم مرکزی ایجاد میکنند.
اسلوت در توضیح رویکرد خود با فاینورد در یکی از مصاحبه های خود گفته است:
ما تیمی تهاجمی هستیم که دوست داریم توپ را در اختیار داشته باشیم و با شدت و حرارت بازی میکنیم. زمانی که توپ را در اختیار نداریم، میخواهیم با پرسکردن توپ را در سریعترین زمان ممکن برای خود کنیم. فکر میکنم تیمی هستیم که شکستدادن آن دشوار است.
در این راستا نیز عدم تغییر استایل بازی، باب میل خیلی از ستارگان و هواداران خواهد بود که طی این چندروزه ویرجیل فن دایک یا اندی رابرتسون مستقیماً به آن اشاره داشتهاند.
مرد هلندی همچنین به کار با بازیکنان جوان و در حال پیشرفت شهرت دارد، و به همه بهاندازه کافی شانس خواهد داد. چیزی که در آینده برای قرمزها با جوانان مستعد بسیاری ضروری خواهد بود. بازیکنان جوانی از جمله کانر بردلی و ژارل کوانسا، بابی کلارک، جیمز مک دانل و جِیدن دانز.
اسلوت با طرفداران فاینورد رابطه خوبی دارد. مشخصاً مردم را درک میکند، این بزرگترین قدرت اوست. اما بهعنوان فردی که «لزوماً آسان و راحت نیست» توصیف میشود. مقتدر است و کل باشگاه را در فاینورد اداره میکند، در یککلام، تمام قدرت در دستان اوست.
اهمیت طرفدران در مرسی ساید را که می دانی آقای اسلوتاسلوت قبلاً در آزد آلکمار همه را تحتتأثیر قرار داده بود، اما در دسامبر ٢٠٢٠ به طور ناگهانی توسط رابرت اینهورن مالک AZ اخراج شد، زمانی که مطلع شد اسلوت در یک جلسه مخفیانه با فاینورد برای جایگزینی مدیر وقت تیم، دیک اَدووکات، شرکت کرده است. اگرچه او چهرهای چالشبرانگیز در فاینورد داشته است، اما موفقیت او در روتردام و فوتبال هلند مورد تردید نیست.
فاینورد با بازیکنانی مانند رود خولیت، رونالد کومان، رابین فان پرسی و هنریک لارسون تاریخچهای غنی دارد. در سال ١٩٧٠ جام قهرمانی اروپا، دو بار جام یوفا و ١٦ بار قهرمان هلند را تصاحب کردهاند.
در این قرن تا فصل پیش، فقط یک بار قهرمان لیگ شده بودند تا اینکه اسلوت به آنها ملحق شد و این زمانی بود که مجبور شدند با ازدستدادن برخی از بازیکنان بزرگ خود مانند تایرل مالاسیا، لوئیس سینیسترا، مارکوس سنسی و فردریک اورسنس پس از باخت در فینال لیگ کنفرانس اروپا به رم، دستوپنجه نرم کنند. مجموع مبلغ پرداختی برای این بازیکنان چیزی حدود فقط ٦٠ میلیون یورو بود!
اما آنها همچنان در خرید بازیکنان عاقلانه عمل میکنند. سانتیاگو خیمنز، مهاجم مکزیکی، از زمانی که در تابستان ٢٠٢٢ تنها با ٣ میلیون پوند به فاینورد آمد، ٤٧ گل در ٨٥ بازی به ثمر رسانده است. در مقیاسی بزرگتر اگر خریدهای کلوپ در لیورپول را با ٥ تیم لیگ برتر مقایسه کنیم، کمابیش ولخرجیهای سرسامآور و بیهودهای نمیبینیم، اعتدالی داشته و متواضعانه عمل کرده است، و عمدتاً تمامی آنها در تیم جاافتادهاند و بهمرور به بازیکنان بهتری تبدیل شدهاند. ازاینرو عملکرد اسلوت در بازار خرید بازیکنان نیز همسویی با لیورپول و کلوپ دارد.
ریخت و پاش نکردن اهمیت زیادی داردپی اس وی آیندهوون در آستانه عنوان قهرمانی هلند در این فصل است، اما کسب مقام دوم برای فاینورد، همراه با موفقیت در جام حذفی هلند در این ماه، نشان دهنده یک فصل قدرتمند دیگر برای اسلوت و تیم محبوب روتردام محسوب می شود.
همه آنچه به آن اشاره داریم به لیگ هلند بازمیگردد، درحالیکه لیگ برتر و لیورپول به طور کامل حساب و کتاب دیگری میطلبد، اما تیم فاینورد اسلوت ثابت کرده است با آنچه در اختیار دارند، هم در خط حمله و هم در دفاع کارآمد است و خوب عمل کردهاند؛ با ٣ بازی باقیمانده در لیگ، در ٣١ بازی ٨٠ گل به ثمر رساندهاند و تنها ٢٤ گل دریافت کردهاند. شاید اظهارات مارکو فن باستن درباره آرنه اسلوت تا حد زیادی به دوستداران لیورپول دلگرمی بدهد. اسطوره هلندی چندی پیش از قرارداد اسلوت با لیورپول در باره او با دیدگاهی مثبت در برنامه تلویزیونی صحبت کرده بود؛
اگر قرمزها حرکتی برای تصاحب او انجام دهند، اسلوت میتواند در لیورپول به یک موفقیت تبدیل شود. امیدوارم او مدت بیشتری در هلند بماند؛ زیرا او به غنیسازی فوتبال هلند کمک شایانی کرده است. او واقعاً میتواند به هر جایی که بخواهد برود، بایرن مونیخ، لیورپول... من واقعاً در این مورد متقاعد هستم. چند بار با او صحبت کردهام و فکر میکنم کاری که انجام میدهد و دیدگاهی که دارد، بسیار قوی است. خیلی خوب با بازیکنان کنار میآید، از نظر تاکتیکی مهارت دارد، میتواند مسائل را بهخوبی توضیح دهد، آرام و باهوش است. فکر میکنم او میتواند به هر باشگاهی برود، حتی در باشگاههای که کارکردن در آن سخت و دشوار است، دلیل آن هوش و زیرکی اوست.
ویژگیهای زیادی که میتواند در هر سطحی آن را به رخ بکشد. او ابتدا این کار را در AZ انجام داد و اکنون در فاینورد. همه میدانیم فاینورد باشگاه واقعاً پیچیدهای است. او سه سال است که بهخوبی در آنجا کار میکند، درحالیکه پی اس وی و آژاکس گزینههای بسیار بیشتری از نظر مالی دارند.
او واقعاً میتواند در هر جایی جا بیفتد. اگر با AZ و فاینورد به سطح خوبی برسید و فوتبال خوبی ارائه دهید، مسلماً با باشگاههای بزرگتر و امکانات و بازیکنان مناسبتر به طور حتم موفقیت بیشتری خواهید داشت. شما بهوضوح میتوانید تأثیرات او را در تیمی که مربیگری آن را به عهده دارد، ببینید. ازاینرو چنانچه گفتم، فکر میکنم حتی در سطوح بالاتر برای او راحتتر خواهد بود؛ زیرا بازیکنان بهتری دارد که سریعتر ایدههای او را درک میکنند. من همچنین معتقدم او بهاندازه کافی شخصیت دارد تا از پس بازیکنان و نامهای بزرگ در تیم بر آید و آنها را مدیریت کند.
حقیقت این است که تواناییهای اسلوت از چشم تیمهایی چون تاتنهام و چلسی که در فکر انتقال او در سال گذشته بودند، دور نمانده بود، درحالیکه تیمهایی مانند بارسلونا، بایرن مونیخ و آث میلان، در جستجوی مربی جدید، نام اسلوت را در لیست خود قرار داده بودند.
هرآنچه این روزها در باره او میخوانیم و میشنویم در حد حرف است، همه چیز در میادین نبرد معنا پیدا میکند و نتایج در دریای پرتلاطم فوتبال امروز تعیینکننده و قاضی اصلی است.
همهچیز هنوز یک صفحهی خالیستشکی نیست آرنه اسلوت وظیفه خطیری به عهده گرفته است، جانشینی مربی چون کلوپ و کنترل تیمی چون لیورپول برای هیچ مربی ساده نخواهد بود. پیتر کراوچ مربی و مفسر فوتبال پس از عقد قرارداد او با لیورپول، در مصاحبه تلویزیونی خود با TNT Sport به این مورد اشاره کرد؛
جایگزینی کلوپ برای او سخت خواهد بود، روند انتخاب او مطمئناً بر روی سبک بازی و شخصیت او متمرکز بوده است.
جالب اینجاست بسیاری از زمزمهها شبیه به زمان روی کار آمدن کلوپ است. او فوتبال را هجومی و هویمتال بازی میکند. شخصیت بزرگی دارد، و بازیکنان را پرورش میدهد. از این رو بسیار شبیه هستند.
اگر کسی وارد میشد و سعی میکرد فلسفه تیم را تغییر دهد و شیوه مثلاً دفاعیتری روی میآورد احتمالاً کارساز نبود.
کاری که لیورپول انجام داده است، جذب فردی است که به شیوهای مشابه، باانرژی و انگیزه و محرک تازهای بازی خواهد کرد، تا آنها را جلو ببرد و به سطح بالاتری برساند
روز جمعه یورگن کلوپ آشکارا در مصاحبه مطبوعاتی خود در باره اسلوت اظهارنظر کرد:
شیوه فوتبال بازی تیمش را دوست دارم، هنوز او را از نزدیک نمیشناسم؛ اما همه چیزهایی که از طریق دوستانم که با او آشنایی دارند، میشنوم، نشان از خوببودن او دارد. مربی خوب و مردی خوب، قضاوت در مورد این چیزها به عهده من نیست، اما همه چیز به نظر من واقعاً خوب به نظر میرسد. بیشتر از آن خوشحالم که انتخاب مناسبی است.
این بهترین کار دنیاست، بهترین باشگاه دنیا. در حال حاضر، من کارم در سطح بالایی که مایل بودم پایان ندادم، بنابراین فضا برای بهبود و بهتر شدن وجود دارد. مربیگری لیورپول عالی است، با مردمی فوقالعاده. او واقعاً کار جالبی در پیش رو خواهد داشت.
پیش از این خاطرم هست اسلوت سال پیش در جایی گفته بود؛
قدم بعدی من باشگاهی در هلند نخواهد بود. امیدوارم قدم بعدی من بهسوی لیگ برتر باشد. هر جای دیگری کاملاً نشان از شکست من دارد. گام بعدی عادی به طور حتم رفتن به خارج از کشور خواهد بود، من همیشه گفتهام بهترین لیگ جهان لیگ برتر است. تمامی دوستداران لیگ برای فصل بعدی ما هیجانزده خواهند بود. بدبینان و بهانهگیران منتظر کوچکترین خواهند ماند و خوشبینان آرزوی موفقیت در مرحله این تغییر اساسی را خواهند داشت. با چند نتیجه خوب بدبینان زبان خود را گاز خواهند گرفت و خوشبینان از نگاه خود کمی غره خواهند شد.
شاگردی از لیگ برتر انگلستان!به هر شکل که بنگریم، در عدم حضور مربیانی که پیش از آن برای جلب آنها تلاش صورتگرفته است باید پذیرفت، قرار آرنه اسلوت زیرکانه و با تفکر انجام شده است که تحت حمایت یک ساختار منسجم و یکپارچه پشتیبانی میشود.
نیازی به گفتن نیست؛ فرهنگ در باشگاه فوتبال لیورپول خاص است؛ اما هواداران این تیم باید به فرایند و گزینه مسئولان تیم محبوبشان اعتماد کنند و بهعنوان هوادار نقش خود را در موفقیت اسلوت بازی کنند. راهحل دومی وجود ندارد.
به طور حتم اسلوت چاله عمیقی برای پر کردن جایگاه یورگن کلوپ المانی که اینک در میان بزرگترین مربیان تاریخ لیورپول جای گرفته است، خواهد داشت.
تعاریف و انتقادات همه ما و هرآنچه میخوانیم و میشنویم قطعیت کاملی ندارند. در نهایت پایه موفقیت به عوامل زیادی بستگی خواهد داشت؛ اما در پایان نتایج مناسب با فوتبالی زیبا دهان همه را خواهد بست. ولی با پیچیدگی و حرص و از فوتبال امروز قمار او و لیورپول به مویی بسته است. سیاه و قرمز رولت، استریت فلاش پوکر، ۲۱، یا یک جفت شش بموقع!
اسلوت به آرزوی خود به رهبری تیمی در لیگ و فوتبال انگلستان رسیده است؛
او «لیورپول» را در دست دارد، اینک نوبت اوست؛
«این گوی و این میدان!»
قهرمانی فاینورد با آرنه اسلوت در لیگ هلنداز دست ندهید ????????????????????????
محمد مورایس؛ نام جدید سرمربی سپاهان؟ هالند، خیلی پیشرفت کردی و در سطح چمپیونشیپ شدی! واکنش هوادار تاتنهام بعد از کریخوانی نافرجام برای رایس (فیلم) بنر توهینآمیز بازیکن اینتر علیه ستاره میلان